سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام...
وقتتون بخیر
الحمدالله بازم یه برنامه معنوی دیگه،بله اعتکاف هم برگزارشد وتموم شد رفت تا سال دیگه!وبازهم نقاط ضعف .قوت این برنامه ها همچنان تا ثریا!!!باقیست!

ستاد اعتکاف تشکیل شد،اعضاش حالا بمونه !عکس هم ندارم که براتون بذارم!چن تا جلسه هم گرفته میشه برای برنامه ریزی وتدوین برنامه ها واجرای بهترمراسم...


نه خدا وکیلی تو پرانتز بگم اینو آخه کی میاد ستادی که دوتا خانم ازاعضاش هستند جلسه پایانی رو بذاره بعد ازنمازمغرب وعشا!!!؟(حالا همچین حضوراین دوتا هم شاید اهمیتی نداشته! آقایون که بریدن ودوختن وبخیه زدن رو توی جلسلات بهترازخانم ها بلدن!خودشون میبرن وخودشون...لباسه اندازه یکی باشه بقیه بیخیال!بگذریم!..

اول باید ثبت نام کرد!به به!! مکان ثبت نام رو داشته باشین!

به حمدالله مراسم با جشن میلاد مولا علی علیه السلام آغازشد!

تصاویررو ببینید تا...

ختم صلوات(سفره صلوات!)حقیقتش زیادی شد!بچه ها خسته شدن!این کارحاج خانوما بود که بدون هماهنگی این کاررو میکردن وبچه ها هم به ما اعتراض میکردن!چیکارمیشد کرد وقتی تذکرمیدی وگوش شنوائی نیست!

اینم نی نی کوچولوی یکی ازاعضای ستاد که هرازگاهی میومد وشده بود زنگ تفریح بچه ها!خدا حفظش کنه!

ومسایقه ای که درآخرین لحظات ودقیقه 90 به دستمون رسید این تعداد معتکف فقط با  4 جزوه!اگه زودتررسیده بود بچه ها موقعی که دیگران خواب بودن فرصت حرف زدن پیدا نمیکردن وسرشون گرم ...بگذریم!

حاج خانومای تسبیح به دست ماشالا قبراق وسرحال !ذکرگویان!تا چشمشون به ما میوفتاد میگفتن: ما که کوریمو وسوات نداریم !شوما واسه ما دعا کنید .../حاج خانم ما محتاج دعای شما هستیم ...عالمای بی عمل! معرفت که به سواد نیست قربونتون برم!

موقع مداحی آقای غلامی بود ظاهرا!قرائت دعای جامعه کبیره...خانم هائی که مشغول اقامه نمازجعفرطیاربودن!!
ادامه دارد...

 






تاریخ : شنبه 91/3/20 | 7:9 صبح | نویسنده : | نظرات ()

رجب آمد به دلها جاه بخشد

ثریای دلت را ماه بخشد

اگرگم کرده ای راه سحر را

به استغفاربرتو راه بخشد!

نام:رجب

 معنی رجب چیست؟

امام کاظم علیه السلام فرمودند: رجب رودخانه اى است در بهشت سفیدتر از شیر و شیرین تر از عسل . کسى که یک روز از روز رجب را روزه بگیرد، خداوند عزوجل از آن رودخانه به او عطا خواهد کرد

فضیلت ماه رجب  چقدره؟

امام کاظم علیه السلام فرمودند: رجب ماه بزرگى است که خداوند حسنات را در آن دو برابر نموده و گناهان را در آن پاک مى کند. کسى که یک روز از رجب را روزه بگیرد، جهنم باندازه مسافت صد سال از او دور خواهد شد و کسى که سه روز را روزه بگیرد، بهشت براى او واجب مى شود

اول رجب

اى با خبر از رموز داناى علوم               سیماى تو روشنگر دنیاى علوم

اى عصمت هفتم اى امام پنجم         هستى تو شکافنده دریاى علوم

ولادت شکافنده علم امام محمد باقر(علیه السلام )


کیست که با رجب ، انسى داشته باشد و باقر علیه السلام را نشناسد و کیست که امام رجب را اقتدا کرده باشد و ماه امام را در نیافته باشد، امام ، طالع رجب بود و رجب مطلع امام . هر ماهى امامى دارد و رجب باقر علیه السلام را، و هر امامى ، ماهى را شرف و عزاست و باقر علیه السلام رجب را.

نخستین روز این ماه شریف بود که مدینه ، پیوند گاه عرش و فرش و خاک و افلاک ، جان و تن و دل و دیده شد. خورشید رجب از مشرق این افق بیکران و برج بى مثال ، دامن نور خود را بر سر زمین جانها افشاند و ارواح خسته وى بى ارزو را به روشنایى امیدها و نزهتگاه کبریایى ، کشاند.

سوم رجب

اى آنکه بود هادى دین نام ترا                      خون گشت دل از گردش ایام ترا

فریاد ز معتزکه پس از انهمه ظلم                   با زهر جفا کشت سرانجام ترا

سالروز شهادت دهمین پیشواى عالم تشیع حضرت امام هادى علیه السلام

زیارت جامعه بهترین درس مدونى است ، که از امام هادى علیه السلام به یادگار مانده است و از مقام و دست نیافتنى ولایت به اندازه فهم بشرى پرده بردارى میکند.

امام در این زیارت در توصیف اهل بیت فرموده : جایگاه رسالت ، منزلگاه وحى ، خزانه داران علم ، ریشه هاى کرامت ، نقطه اتکا شهرها، عصاره پیامبران ، مشعلهاى تاریکیهاى ، پرچمهاى پارسایى ، نمونه هاى برتر اهل عالم پسین و پیشین ، راز داران خدا، برگزیدگان حق ، اولى الامر، صراط متین حق و نورهایى از یک سنخ که خداوند آنها را به گرد عرش ، محیط گردانیده است و اینکه منکران آنها کافر و خارج از دین اند.

دهم رجب

میلاد تقى علیه السلام نهم امام است امروز         در کشور جود، با رعام است امروز

تبریک فرشتگان به درگاه رضا               هر دم صلوات است و سلام است امروز

 ولادت حضرت امام محمد تقى ، جواد الائمه علیه السلام

هر عشقى از بطن عشقى زاده مى شود، هر نورى از بطن نورى ، و جلوه نور هرگز ره به خاموشى نمیبرد، نور هماره ، دلیل راه است و چه دلیلى زیباتر از نورانیت نور وجودش ، و نور در بطن خود وجودى عظیم دارد که بر عالمیان رحمت افاضه میکند و عاشقان را به سراى دوست رهنمود میشود.

با آمدن هر امامى ، امت را رحمتى از خداوند فرا میرسد و امروز جواد الائمه علیه السلام چراغ عالم افروز تقوى و احسان ، بر عرصه جهان قدم مینهد، گوئى که تمام کائنات به وجود او حسرت میبرند، ملائک صف بسته اند، آسمان نظاره گر حادثه اى عظیم است . نسیم صبح جمعه دهم رجب سال 195 هجرى میوزد و شطى دوباره ، در راهبرى عاشقان ولایت گشوده میشود، حیاتى سراسر بخشش و کرامت ، جهان را در بر میگیرد

سیزدهم رجب

از کعبه حق بانک جلى مى آید             او اى خوش لم یزلى مى آید

بشنو که سروش وحى حق مى گوید        آغوش گشائید على علیه السلام مى آیى

 میلاد مسعود مولاى متقیان ، امیر مومنان حضرت على ابن ابیطالب علیه السلام

شکفتن یک گل

لحظه ها لحظه هاى غروب بود و روشنى روز کم کم داشت جاى خودش را به شب مى داد. کعبه خانه خدا و خانه مردم با شکوه ویژه خود و با گیرایى خاص ، مردم را به سوى خود مى خواند. روز جمعه بود و سیزدهم ماه رجب .

گروهى در اطراف کعبه بودند، و در جمع آنان زنى بى تابانه دست در پرده کعبه انداخته بود. اشک بر چهره اش راه مى کشید و با خدایش راز و نیاز مى کرد.

زن حامله بود و از خدا مى خواست که وضع حملش را اسان و کودکش را تندرست بگرداند.

مردم ، اندک اندک مى رفتند. اما از مشتاقان کعبه ، هنوز هم گروهى در طواف بودند. همه ، در خود بودند و با خدایشان راز و نیاز داشتند، که به ناگاه تنى چند از مردم ، فریادى از وحشت و حیرت براورند، و برجاى خود، خشکشان زد!

مگر آنها چه دیده بودند که چنان سراسیمه و وحشتزده به زمین میخکوب شدند؟

آنان از خود مى پرسیدند: آیا به راستى ما بیداریم ، یا اینکه خواب مى بینیم ؟

ولى ، نه ! آنها واقعا بیدار بودند. گروهى از همدیگر مى پرسیدند. تو هم به چشم خودت دیدى ؟!

ماجرا چه بود؟ چند لحظه قبل ، ناگهان دیواره سنگى و سخت کعبه شکافته و از هم باز شده بود، و انگاه زنى به درون کعبه ، پاى گذاشته بود. آیا کسى هم او را مى شناخت ؟ چرا نه ؟ که او پاک زنى بود با شخصیت و قابل احترام . او فاطمه بنت اسد بود. شیر زنى که شیر مردى چون شیر خدا - را به دنیا هدیه داد.

و او کنون میهمان خداوند خویش است ، در خانه او!

به زودى این خبر در شهر پیچید:

زنى حامله ، به هنگام طواف کعبه ، به درون خانه رفته است . دیوار سنگى و عظیم کعبه شکافته شده و خداوند او را به خانه خویش خوانده است ! و به دنبال این پیشامد، گروهى به سوى بنى عبدالدار که ان موقع کلید دار کعبه بودند، دویده و تقاضا کردند که بیایند و در کعبه را بگشایند. بنى عبدالدار از باز کردن در، امتناع ورزید، زیرا که این در، مى بایستى تنها در روز ویژه اى در سال گشوده مى شد. اما مردم ، از اصرار خود دست بر نمى داشتند، تا اینکه سرانجام بنى عبدالدار را قانع کردند که بیایند و در را بگشایند. اما هر چه کوشیدند تا بلکه قفل در را باز کنند، نتوانستند و تلاششان به ثمر نرسید!

و مردم که براى دیدن این رویداد، اجتماع کرده بودند، ناباور و حیرت زده چشم به در دوختند، تا مگر از درون خانه خبرى شود...

سه روز گذشت و باز گروه زیادى که آنجا بودند به چشم خویش دیدند که همان دیوار، همان خاره سنگ سخت ، آغوش بر گشود، و همان شکاف دیگر باره گشوده گشت و فاطمه قدم به بیرون گذاشت ! اما این بار نه تنها که با نوزادى بر دامن ، هاله اى از نور بر چهره ، و اشکى از شوق بر گونه !

پسر فاطمه دست به دست مى گشت . صداى شادى و هلهله ، و موج غریو خنده و نشاط، در سر تا سر مکه مى پیچید و عطر خوشبوى اشتیاق ، مشام جانها را نوازش مى داد.

فریاد شور گستر، نه از همه دلها که از تمامى ذرات هستى ، بلند بود و نوزاد - این فرزند مبارک هستى - که از همان آغاز، از وجودش نور و روشنى ساطع بود و چشمها را خیره مى کرد، سرانجام دنیا را خیره کرد و تا پآیان آخرین لحظه حیات شکوهمندش ، بر همه وجود، نور و روشنى و بیدارى و زندگى نثار کرد.

ابوطالب ، چهره سرشناس و همیشه یاور پیامبر اکرم (ص ) با شتاب ، خود را به فاطمه رسانید و مادر على نوزاد را به او داد و گفت : او را بگیر.

شنیدم هاتفى گفت : نامش را على بگذارید.

بدینگونه ، امام على علیه السلام این خانه زاد خداى بى فرزند، چشم به جهان گشود و از همان آغاز، نگران سرنوشت جامعه و جامعه ها بود، و در راه اعتلاى کلمه توحید و توحید کلمه گامها بر داشت بس بلند، و تلاشها کرد بس ‍ سازنده و شکوهمند.

میلاد پر برکتش بر تمامى شیعیان جهان مبارک باد.

پانزدهم رجب

زینبم من که جهان واله و شیداى منست             قله قاف فلک منزل و ماواى منست


منم ان مظهر صبرى که پى یارى دین                 چو هلاک مه نو قامت رعناى منست

 وفات عقیله بنى هاشم حضرت زینب کبرى علیها السلام

خودم دیدم که دلها مرده بودند         خودم دیدم همه افسرده بودند

خودم دیدم کبوترهاى معصوم              همه در زیر پر، سر برده بودند

خودم دیدم که گلهاى نبوت               زبى ابى همه پژمرده بودند

همان جایى که فرزندان زهرا           بجرم عشق سیلى خورده بودند

بیست و پنجم رجب

هر گه که نسیم از ره بغداد آید                ما را ز حدیث عشق و خون یاد آید

اى گل که به گردن تو غل افکندند              از صبر تو زنجیر به فریاد آید

 شهادت حضرت موسى ابن جعفر علیه السلام

خورشید در بند

دیگر بار پورى از خاندان رسالت و امامت ، از زندگى سراسر رنج و مشقت ، به سراى جاودان هجرت کرد، اما در این کوچ درسها و تعهدات بسیار سنگین بر دوش امت شیعه گذارد، چنگال دد صفتى در چهره انسان ، به خون ابر انسانى الهى اغشته شد، بدترین خلق خدا، بهترین بنده خدا را مسموم ساخت ، پس از سالهاى متمادى حبس و زندان و شکنجه سر انجام ، تلاش و کوششهاى حضرت را در مسیر انسان سازى نتوانست تحمل کند و او را شهید کرد، عبد صالحى ، با چنگال انسان فاجرى چون هارون پست با بمبى بیصدا، ولى انسان کش که بر قلب رئوفش وارد آمد به شهادت رسید.

دشمن خون اشام خواست با عمل ننگینش به ایندگان بفهماند چون قدرت جاذبه ایشان قلوب را به خود متوجه میساخت من هم قلب او را منفجر کردم تا جاذبه اى نداشته باشد.

بیست و هفتم رجب

تا عیان از پرده شد حسن دل اراى محمد (ص )

 شد جهان روشن زنور چهر زیباى محمد (ص )

تیرگیهاى ضلالت پاک شد از چهره گیتى

بر طرف شد گرد غم از یک تجلاى محمد (ص )






تاریخ : دوشنبه 91/3/1 | 12:1 عصر | نویسنده : | نظرات ()
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.