سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مختصری از زندگی شهید دکتر بهشتی را به مناسبت سالروز شهادت این شخصیت بزرگ و تأثیرگذار انقلاب و هفتاد و تن از یاران باوفایش را در اختیار دوستان و علاقمندان گذاشتیم، انشاالله مورد بهره برداری قرار بگیرد.

آیت ‏اللّه‏ دکتر سید محمد حسینى بهشتى در دوم آبان 1307 هـ ش در شهر اصفهان و در خانوادهاى روحانى به دنیا آمد. در آن زمان، اوضاع سیاسى، اجتماعى ایران متأثر از حکومت دیکتاتورى رضاخانى بود. پدرش فضل‏ اللّه‏ حسینى بهشتى فرزند محمد هاشم و مادرش معصومه بیگم، فرزند حاج میرمحمد صادق خاتون آبادى بود.


خاندان سید محمد حسینى بهشتى از سلسله‏ جلیله‏ روحانیت و علماى دینى بودند. پدر بزرگ او «میر محمدصادق خاتون آبادى» نوه‏ «میر سیدابوالقاسم مدرس خاتون آبادى» از مدرسان مدرسه چهار باغ اصفهان و از شاگردان «آقا محمد بیدآبادى، ملا اسماعیل خواجویى، حاج سید مهدى بحرالعلوم و آقا حسین خوانسارى» بود و آثار و تألیفات متعددى چون: تعلیقات بر کتاب کافى، من لایحضره الفقیه، تهذیب، استبصار و تفسیر قرآن، از او بر جاى مانده است. این خانواده روحانى افزون بر سید محمد، داراى دو دختر به نام بتول و زینب‏السادات بودند.


سید محمد حسینى بهشتى در اردیبهشت سال 1331 در 24 سالگى، با دخترى از بستگان خویش ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند بود. دو دختر به نام‏هاى ملوک ‏السادات و فخرالسادات و دو پسر به نام‏هاى سید محمدرضا و سید على‏رضا.


آیت ‏اللّه‏ بهشتى تحصیل خویش را در چهارسالگى از مکتب‏خانه آغاز کرد. پس از فراگیرى قرآن در مکتب خانه و کسب موفقیت در خواندن و نوشتن، راهى دبستان شد و در دبستان دولتى «ثروت» که بعدها 15 بهمن‏نام گرفت، ثبت نام کرد و تحصیلات ابتدایى را در همین مدرسه به پایان رسانید. پایه اول و دوم متوسطه را در دبیرستان «سعدى» گذراند و سپس به حوزه ‏ى علمیه رفت.

شهید بهشتى، تحصیلات حوزوى خود را از سال 1321 در «مدرسه‏ اسلامى صدر اصفهان» آغاز کرد. ادبیات عرب، منطق و کلام و سطوح فقه و اصول را به سرعت پشت سر گذاشت.

در سال 1325 در حالى که هیجده سال بیشتر نداشت، وارد حوزه علیمه قم شد و در «مدرسه حجتیه» اقامت گزید. حدود شش ماه دروس ناتمام سطح، مکاسب و کفایه را تکمیل و از اوایل سال 1326 درس خارج را آغاز کرد و از محضر استادانى برجسته بهره برد. خارج فقه و اصول را نزد امام خمینى(ره)، حضرت آیه ‏اللّه‏ بروجردى و آیه ‏اللّه‏ محقق داماد و زمان محدودى راهم نزد آیت ‏اللّه ‏العظمى سیدمحمدتقى خوانسارى و

آیت اللّه‏ حجت کوه‏کمره‏اى و مقدارى از کفایه را نزد آیه‏اللّه‏ حاج شیخ مرتضى حائرى فرزند حاج شیخ عبدالکریم موسس حوزه گذراند.


پس از اخذ دیپلم، براى گرفتن مدرک لیسانس وارد دانشکده‏ معقول و منقول گردید و در سال 1330 فارغ‏التحصیل شد، سپس به قم بازگشت و در دبیرستان حکیم نظامى قم به تدریس زبان انگلیسى پرداخت.


دکتر بهشتى در سال 1331 و در راستاى تقویت اندیشه و تمایلات مذهبى در جوانان، مدرسه دین و دانش را در قم بنیان نهاد و خود مسئولیت آن را تا سال 1342 بر عهده داشت.


از سال 1325 تا 1338 دوره‏ى دکتراى فلسفه را گذراند و در سال 1348 موفق به اخذ درجه‏ى دکترى در رشته‏ى الهیات و فلسفه شد. از سال 1339 به فکر سازمان دادن حوزه علمیه و تنظیم برنامه تحصیلات آن افتاد که حاصل آن تأسیس مدرسه حقانى و منتظریه شد.


در سال 1341 هم اقدام به تشکیل کانون اسلامى دانش آموزان و فرهنگیان کرد، که اقدامى در جهت پیوند بین تحصیل کرده‏هاى جدید و قدیم شمرده مى‏شد.

در مبارزات سال‏هاى 41 و 42 شرکتى فعال داشت، سپس به تهران آمد و در برنامه‏ریزى جهت تدوین کتب درسى با شهید باهنر همکارى نزدیک داشت و در همین سال با گروه‏هاى مبارز هیئت‏هاى مؤتلفه همکارى فعال داشت و در شوراى چهار نفرى تحت عنوان شوراى فقهى ـ سیاسى با همکارى شهید مطهرى آقایان انوارى و مولائى شرکت مى‏کرد.


در سال 1342 با پیشنهاد و درخواست آیه‏اللّه‏ حائرى و آیه‏اللّه‏ میلانى به هامبورک رفت و سرپرستى مسجد آن و تشکل مذهبى جوانان را برعهده گرفت که این سفر تا سال 1349 ادامه یافت. در این فاصله مسافرت‏هایى به عربستان سعودى و سوریه کرد و براى دیدن امام موسى صدر به لبنان و ترکیه رفت و در سال 1348 به‏ منظور زیارت امام خمینى سفرى به عراق داشت.


در سال 1349 به ایران بازگشت و چون امکان سفر مجددش به آلمان نبود، در تهران جلسات درس و تفسیر را شروع کرد و به بررسى کتاب‏هاى درسى پرداخت و این کار را تا سال 1355 ادامه داد. سپس جلسات تفسیر قرآن را به عنوان مکتب قرآن، در روزهاى شنبه تشکیل داد که مجمع جوانان فعال بود. در سال 1354 به علت جلسات و روابط با ارگان‏هاى مبارز و فعال خارج از کشور توسط ساواک دستگیر و پس از مدتى آزاد شد. در سال 1357 نیز چند روزى دستگیر و سپس آزاد شد و پس از آزادى به پاریس نزد امام خمینى رفت. ایشان در ترسیم خط و مشى انقلاب نقشى اساسى داشت و از سال 1357 به فرمان امام، شوراى انقلاب را تشکیل داد و تا پیروزى انقلاب فعالیت کرد.


پس از پیروزى انقلاب در قالب مغز متفکر انقلاب اسلامى عمل کرد و حزب جمهورى اسلامى را بنیان نهاد، در انتخابات مجلس خبرگان شرکت داشت و به سمت نایب رئیس مجلس خبرگان انتخاب شد و قانون اساسى را تنظیم و تدوین کرد.


شهید بهشتى پس از استعفاى دولت موقت، در سال 1358 مدتى در سمت وزیر دادگسترى اداى وظیفه کرد و سپس از طرف امام خمینى(ره) به ‏عنوان رئیس دیوان عالى کشور منصوب شد.


مدتى در این سمت اداى وظیفه کرد تا سرانجام در شامگاه هفتم تیرماه 1360 پس از نماز مغرب و عشا و در حین سخنرانى در سالن حزب جمهورى بر اثر انفجار بمبى که به دست منافقین در آنجا کار گذاشته شده بود به همراه 72 تن از دوستان همرزمش به شهادت رسید و در میان اشک و آه و تأثر میلیون‏ها تن در آرامگاه بهشت زهرا به خاک سپرده شد. روانش شاد و راهش پر رهرو باد. امام خمینى(ره) به همین مناسبت پیامى فرستادند:
بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم
«انا للّه‏ و انا الیه راجعون. مکتبى که براى اقامه عدل اسلامى و اجراى احکام قرآن مجید و کوتاه کردن دست جنایتکاران ابرقدرت و زیستن با استقلال و آزادى قیام کرده است، خود را براى شهادت و شهید دادن آماده کرده است و به خود باکى راه نمى‏دهد که دست جنایت ابرقدرت‏ها از آستین مشتى جنایتکار حرفه‏اى بیرون آید و بهترین فرزندان راستین او را به شهادت برساند.مگر شهادت ارثى نیست که از سلف صالح ما که حیات را عقیده و جهاد مى ‏دانستند و در راه مکتب پر افتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسدارى مى ‏کردند به ملت شهیدپرور ما رسیده است... .
ملت ایران در این فاجعه بزرگ 72 تن بى‏گناه به‏ عدد شهداى کربلا را از دست داد... .
منبع:خبرگذاری شبستان

خداوند مارا با شهدا محشور فرماید






تاریخ : چهارشنبه 91/4/7 | 10:0 صبح | نویسنده : | نظرات ()
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.